برندن دپا، نوجوان 18 سالهای که به دلیل اختلاف نظر درباره استفاده از کنسول بازی Nintendo Switch در کلاس درس، معلم خود را کتک زده و بیهوش کرده بود، این هفته در دادگاه حاضر شد و احتمال دارد به مدت طولانی در زندان بماند. دپا در جلسه دادگاه اعلام کرد که اتهام ضرب و جرح شدید وارده به خانم جوان نایدیچ، معلم مدرسه خود را قبول دارد. او در صورت محکومیت، با مجازاتی تا 30 سال زندان روبرو خواهد بود.
طبق گزارشها، این حادثه در فوریه گذشته رخ داده است. دپا هنگامی که خانم نایدیچ از او سؤال کرده بود چرا حین کلاس درس با کنسول بازی مشغول است، دچار خشم شده و پس از توهین به معلم، وقتی خانم نایدیچ قصد رفتن به دفتر مدیر را داشت، به سمت او حمله کرده و او را بیهوش نموده است. خانم نایدیچ پس از این حادثه، درخواست مجازات حداکثری برای دپا را مطرح کرده است. اما وکیل مدافع دپا معتقد است که با توجه به سن پایین او در زمان وقوع جرم، باید مجازاتی متناسب با نوجوانان در نظر گرفته شود. دادگاه قرار است در پایان ماه ژانویه 2024 حکم نهایی را در مورد دپا صادر کند. با توجه به قوانین ایالت فلوریدا، او میتواند بین 15 تا 30 سال حکم زندان بگیرد.
این ماجرا نشان میدهد که گاهی اختلافنظرهای جزئی در مورد بازیهای ویدیویی میتواند عواقب وخیمی به دنبال داشته باشد. ظاهراً دپا دچار مشکلات رفتاری و کنترل خشم بوده است. بنابراین باید توجه ویژهای به وضعیت روحی و روانی نوجوانان و نحوه برخورد آنها در موقعیتهای تنشزا شود تا از وقوع چنین حوادث ناگواری جلوگیری به عمل آید. علاوه بر این، مسئولان مدارس نیز باید ضمن آگاهسازی دانشآموزان، برنامههایی برای مدیریت خشم و کنترل هیجانات منفی ارائه دهند. همچنین والدین نیز میتوانند با نظارت بیشتر بر فرزندان و ایجاد ارتباط مؤثرتر، از بروز چنین رفتارهای پرخاشگرانهای جلوگیری کنند.
طبق گزارشها، خانم نایدیچ دچار آسیبهای جسمی و روانی شدیدی پس از این حادثه شده است. او در صفحه معرفی خود، ذکر کرده که هنوز در حال بهبودی است و امیدوار است دپا مجازاتی متناسب با اقدام خشن خود دریافت کند. کارشناسان معتقدند که در کنار کنترل بیشتر بر رفتار نوجوانان، باید سیستم قضایی نیز با این گونه موارد برخورد جدی و قانونمندی داشته باشد تا پیام منفی به جامعه مخابره نشود. امید است با همکاری همه دستاندرکاران، شاهد وقوع چنین حوادث تلخی در آینده نباشیم. رسانههای محلی گزارش دادهاند که خانواده دپا از همراهی و حمایت از او سر باز زدهاند. آنها معتقدند که رفتار پسرشان قابل توجیه نیست و باید پاسخگوی اقدامات خود باشد. البته وکیل مدافع دپا همچنان بر این باور است که سن پایین او در زمان ارتکاب جرم باید در نظر گرفته شود.
این در حالی است که خانم نایدیچ، قربانی این حادثه، خواستار مجازات حداکثری برای دپاست. او میگوید: “امیدوارم دادگاه بتواند عدالت را برقرار کند و پیام روشنی را به جامعه مخابره کند که چنین رفتارهای خشونتآمیزی غیرقابل قبول و غیرقانونی است.” گفته میشود مدیران مدرسه نیز در این ماجرا سهلانگاری کردهاند. آنها با وجود سابقه رفتارهای پرخاشگرانه دپا، اقدامات پیشگیرانه لازم را انجام نداده بودند. متخصصان معتقدند که مدارس باید برنامههایی برای شناسایی و مدیریت رفتار دانشآموزانی که گرایشهای خشونتآمیز نشان میدهند، داشته باشند تا از وقوع چنین حوادثی جلوگیری شود.
این ماجرا تبعات منفی بسیاری برای طرفین داشته است. خانم نایدیچ همچنان درگیر مشکلات جسمی و روانی ناشی از ضرب و شتم است. دپا نیز آینده خود را به خطر انداخته و ممکن است سالهای طولانی از عمر خود را در زندان بگذراند. خانوادههای طرفین نیز دچار آسیبهای روحی شدهاند. بنابراین کارشناسان تأکید میکنند که باید از وقوع چنین ماجراهای تلخی در آینده جلوگیری کرد. مسئولان آموزشی باید ضمن آموزش مهارتهای زندگی به دانشآموزان، روشهای صحیح ارتباطی و حل مسالمتآمیز اختلافات را نیز به آنها بیاموزند تا بتوانند واکنشهای پرخاشگرانه خود را کنترل کنند. همچنین والدین باید به فرزندانشان احترام به قانون، کنترل خشم و پرهیز از خشونت را آموزش دهند. با یک تلاش جمعی میتوان امیدوار بود که در آینده شاهد کاهش چشمگیر موارد خشونت در مدارس باشیم.